بازخوانی داستان «شهر باران» پس از یک دهه/ منم مات این قصهام!
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۴۵۵۰۶
دریافت 5 MB
خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در پنجاه و سومین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی یک ویژه برنامه تلویزیونی به نام «شهرباران» رفتیم که از اوایل دهه نود به عنوان یک برنامه ویژه افطار رسانه ملی پیش روی مخاطبان قرار گرفت و محمد علیزاده که آن زمان هنوز به شهرت و محبوبیت این سالهای خود نرسیده بود به عنوان خواننده تیتراژ در آن حضور پیدا کرد، تیتراژی که با نام «شهر باران» با ترانهای از محمد کاظمی و تنظیم بهروز صفاریان که تبدیل به یکی از بهترین و ماندگارترین تیتراژهای ویژه برنامههای رمضانی سیما و حتی آثار محمد علیزاده در مقام یک خواننده شده و توانست او را به جایگاه بهتری میان مخاطبان هدایت کند.
برنامه تلویزیونی «شهرباران» یکی از ویژه برنامههای ترکیبی مهم دهه نود تلویزیون به تهیه کنندگی احسان ارغوانی در ایام ماه مبارک رمضان بود که پخش آن در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. مجموعه برنامهای که در حال و هوای ماه رمضان تلاش میکرد با دعوت از ورزشکاران، هنرمندان و سایر اقشار شناخته شده صنوف دیگر برنامه متفاوتی را در رقابت با مجموعههایی چون «ماه عسل» ارائه دهد. ارائه ای که یکی از جلوههای آن در تیتراژ این برنامه تلویزیونی نمود خود را با حضور خوانندگان متعددی نشان داد اما در تابستان سال ۱۳۹۰ بود که با حضور محمد علیزاده در موسیقی ابتدایی برنامه که با عنوان «شهر باران» ترانه مجید صالحی، آهنگسازی بهنام کریمی و تنظیم بهروز صفاریان فضای متفاوتی را حداقل در میان موسیقی تیتراژهای آن زمان رقم زد و موجب معرفی تک آهنگی شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به دروازهای برای ورود علیزاده به فرآیند گستردهتر و رسانهای تر فعالیتهای موسیقایی اش شد که برای او برکتهای زیادی به همراه آورد.
البته محمد علیزاده به عنوان یک خواننده صاحب سبک که همچنان نیز از طرفداران زیادی برخوردار است در سال ۱۳۸۹ هم خوانندگی تیتراژ برنامههای پرطرفداری چون «ماه عسل» احسان علیخانی در شبکه سوم سیما را نیز به عهده داشت و خوب میدانست که حضور در یک برنامه تلویزیونی آن هم به مناسبت ماه رمضان چه برکاتی میتواند برای او داشته باشد، از این جهت پذیرفت که در یک برنامه دیگر نیز به عنوان خواننده تیتراژ حضور پیدا کرده و شرایطی را برای خود رقم بزند که قطعاً همچنان از این تک اهنگ به عنوان یکی از برترین آثارش یاد میکنند.
او البته قبل از خوانش موسیقی تیتراژ «شهرباران» با آلبوم لو رفته «سورپرایز» که ابتدا به صورت غیر رسمی و بعدها به نام «جز تو» در بازار موسیقی منتشر شد توانسته بود طیف وسیعی از مخاطبان را به سمت خود جلب کند، اما بی تردید این موسیقی تیتراژ «شهر باران» بود که برای علیزاده واقعاً آمد داشت و از او خوانندهای معرفی کرد که میتواند تا سالهای حرفهای زیادی برای گفتن در مارکتینگ موسیقی ایران داشته باشد که تهیه کنندگان متعددی هم مایلند با او قرارداد امضا کنند. این موفقیت برای خوانندهای که سابقه خوبی در خوانش تیتراژهای مناسبتی به ویژه ایام ماه مبارک رمضان دارد، در شرایطی بود که مخاطبان و کارشناسان را بر آن داشت تا ترانه «شهر باران» را به عنوان یکی از آثار برتر فستیوال تیتراژهای تلویزیونی سازمان صدا و سیما انتخاب کنند.
این خواننده موسیقی پاپ که در برنامهها و سریالهای مختلفی از جمله «کوله پشتی»، «سراب»، «برادر»، «ماه عسل»، «مسابقه قرآنی تسنیم»، «جشن رمضان»، «صبحی دیگر»، «خروس»، «برآستان جانان» به عنوان خواننده تیتراژ حضور داشته و چندی پیش بود که در گفتگو با یکی از رسانههای موسیقی درباره ماجرای تیتراژ و تیتراژ خوانی و همچنین حضور مستمرش در تیتراژهای مختص ماه رمضان گفته بود: رمضان ماه محبوب محمد علیزاده خوب میدانست که حضور در یک برنامه تلویزیونی آن هم به مناسبت ماه رمضان چه برکاتی میتواند برای او داشته باشد، از این جهت پذیرفت که در یک برنامه دیگر نیز به عنوان خواننده تیتراژ حضور پیدا کرده و شرایطی را برای خود رقم بزند که قطعاً همچنان از این تک اهنگ به عنوان یکی از برترین آثارش یاد میکنند من است و احساس میکنم در این ماه حال و احوالم خیلی بهتر میشود و به نوعی در رمضان از خودم راضی میشوم. چون این ماه را خیلی دوست دارم میخواهم کار موسیقی هم داشته باشم. به همین جهت همیشه از خداوند خواستم که در ماه رمضان کار داشته باشم و خدا هم همیشه به من لطف داشته است. شاید چون از خودش چنین خواستهای داشتم این لطف را شامل حال من میکند.
وی که یکی از خوانندگان پرکار سریالها و مجموعههای رمضانی سیما لقب گرفته، در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه آیا خودتان فکر میکردید موفقیت آن تیتراژها تا حدودی با موفقیت دو آلبوم شما برابر باشد؟ توضیح داده بود: برای من تولید تیتراژ با تولید آلبوم تفاوتی ندارد چون هر دو دغدغه من است. اصلاً تولید و خواندن کار خوب دغدغه من است به همین جهت یک مدت کم کار بودم. برخی من را به تنبلی هم متهم میکردند ولی تنبل نبودم و دنبال خواندن کار خوب هستم. نمیخواهم یک سریالی به من پیشنهاد بدهد و فقط به خاطر تیتراژ هر چیزی که هست را بخوانم یا هر ملودی که به ذهنم میآید را بسازم. واقعاً آن چیزی که دوست داشته باشم را دوست دارم بخوانم. فکر و زحمت و ایدهای که برای تولید تیتراژ تلویزیونی به کار میبرم با ساخت یک آلبوم برای من برابر است به همین خاطر است که لطف خدا باعث شده که تیتراژها هم مورد توجه مردم قرار بگیرد.
علیزاده که طی سالهای اخیر تلاش خود را انجام داده تا خود را به عنوان یک خواننده خوش تکنیک در اجراهای زندهای معرفی کند در ادامه گفتگوی خود با رسانه «موسیقی ما» بود که در جواب سئوالی مبنی بر اینکه چرا آثار و تیتراژهای مرتبط با ماه رمضان بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، گفت: به خاطر اینکه مردم ما عاطفی و دوست داشتنی هستند و این مساله را در کوچه و خیابان لمس میکنم. قبلاً بیشتر موسیقی من را میشنیدند و چهره ام را نمیشناختند اما اکنون با این محبتهایی که دارند متوجه میشوم که چقدر با احساس هستند. این مردم طالب اتفاقات خوب و خاطره سازی خوب هستند. خدا در این ماه دست آدم را باز میگذارد که حداقل کمی خوب باشید و چون حال زیباتری دارید کار شما هم ماندگارتر میشود. ماه رمضان پر از انرژی مثبت است و همه خوب هستند. مثلاً اولین شب قدر من در مشهد مقدس بودم و مردمی را میدیدم که بدون آشنایی از همدیگر فقط به فکر کمک و ایجاد یک حس و اتفاق خوب بودند. چون این ماه پر از لحظات خوب است قطعاً موسیقی شما هم در این فضا شنیده میشود. شاید موسیقی خیلی معمولی باشد ولی آنقدر بار مثبت در این ماه هست که ماندگار خواهد شد.
این خواننده در پاسخ به پرسشی پیرامون اینکه کسانی هم هستند که به تیتراژ خوانیهای شما به گونهای دیگر نگاه میکنند، گفته بود: بنده سالی یکبار به تلویزیون میآیم در حالی که شنیده بودم میگویند محمد در تلویزیون لابی دارد اما من در تلویزیون لابی ندارم. همین الان که داریم با هم صحبت میکنیم روی میز کارم سیناپس سه سریال را دارم و باید بخوانم تا پیشنهاد تیتراژ آنها بپذیرم که فقط یک مورد را انتخاب میکنم. تهیه کننده ها رفاقتی با من ندارند و همه لطف خدا است که تماس میگیرند و دوست دارند تیتراژ کارشان را بخوانم. […] من اگر سریالی را دوست نداشته باشم با آنها همکاری نمیکنم. فکر نکنید که شعار میدهم چون برای همین ماه رمضان پیشنهاد یک سریال و یک برنامه جنبی را رد کردم. یک سری سریالها بوده که دوستان خواننده دیگر را برای تیتراژ آنها پیشنهاد دادهام. من تا به حال نه به تهیه کنندهای زنگ زدهام و فقط لطف خدا است. همیشه از خدا خواستهام که به من آبرو بدهد چون آبرو همه چیز یک آدم است و خدا را شکر تا به حال از این کارها نکردهام. میدانم چند نفر دیگر از دوستان عزیزم که برایشان حرف در میآورند که لابی میکنند هم به دلیل تواناییهای خود پیشنهاد تیتراژ دریافت میکنند. البته سلیقه تهیه کننده و کارگردان هم ملاک است که دوست داشته باشند شما خواننده سریال آنها باشید.
بهروز صفاریان از آهنگسازان و تنظیم کنندگان شناخته شده کشورمان که در تنظیم موسیقی تیتراژ برنامه «شهرباران» نقش موثری داشت هم چندی پیش بود که در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: در ماه رمضان بیشتر برنامههای تلویزیونی و آثار موسیقیایی بیشتر بار غمگین وجود دارد و انرژی و فضای مثبتی را به مخاطب القا نمیکنند. در صورتی که باید کارها به گونهای باشند که به مردم انرژی مثبت بدهد. من آخرین کاری را که به مناسبت ماه مبارک رمضان آهنگسازی آن را انجام دادهام آهنگ «شهر باران» با صدای "محمد علیزاده" بوده است و خوشحالم از اینکه در این آهنگ به فضای غمگین پرداخته شده و اگر متخصصان موسیقی بخواهند این آهنگ را تحلیل کنند متوجه میشوند در این آهنگ از ملودی و فضایی استفاده شده که غمگین نیست این قطعه به طور کامل فضایی روحانی دارد و به مخاطب احساس پرواز میدهد. در حال حاضر به یاد ندارم کدام یک از کارهای گذشتهام در حال و هوای رمضان ساخته شدهاند اما اگر هم بودهاند به اندازهی شهر باران موفق نشده است.
به هر ترتیب تک آهنگ «شهر باران» یکی از پرمخاطب ترین و دلنشین ترین ترانههای مرتبط با ایام ماه مبارک رمضان است که در آن سالها حال و هوای مناسبی را در لحظات افطار ایرانیان را رقم میزد. گویی اینکه چنین تاثیری که نشات گرفته از ایمان و باورهای مردمان ایران زمین در ماه مهمانی خدا بود، موجب شد تا محمد علیزاده با این تک آهنگ دورنمای درخشانی از فعالیتهای پیش روی خود رسم کند و تا به امروز به عنوان یک خواننده پرمخاطب همچنان در مارکتینگ موسیقی باقی ماند.
کد خبر 5470637 علیرضا سعیدیمنبع: مهر
کلیدواژه: محمد علیزاده موسیقی تیتراژ موسیقی پاپ ماه رمضان 1401 ماه امید تئاتر ایران فیلم کوتاه سریال ایرانی سازمان سینمایی کارگردان تئاتر موسیقی ایرانی هنرمندان تئاتر فیلم سینمایی ماه رمضان 1401 علی سرتیپی جشنواره فیلم کن خانه سینما سریال خارجی عنوان خواننده تیتراژ برنامه تلویزیونی ماه مبارک رمضان موسیقی تیتراژ محمد علیزاده یک برنامه عنوان یک یک خواننده داشته باشم شهر باران برنامه ها ماه رمضان سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۴۵۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده بازخوانی مرگ نیکا شاکرمی توسط انگلیسیها / چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی نشاندهنده این است که محاسبات و تمرکز شبکههای غربی پس از اوجگیری اعتراضات دانشجویان به نسلکشی در غزه، دچار تزلزل شده است.
سرویس سیاست مشرق - شبکه بیبیسی جهانی بهتازگی گزارشی از کیفیت فوت نیکا شاکرمی، نوجوان جانباخته در اغتشاشات ۱۴۰۱ منتشر کرده و مدعی شده است ماحصل چند ماه کار تیم تحقیقاتی این شبکه است. این سومین بار است که رسانههای ضدایرانی مدعی کشف اسناد محرمانه و اختصاصی درباره نیکا شاکرمی میشوند و تلاش میکنند تا روایت های جدیدی درباره این پرونده خلق کنند.
اولین بار بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد فوت مهسا امینی و فراخوان شبکههای ضدانقلاب، یک گروهک هکری موسوم به «عدالت علی»، تلاش کرد با جعل یک سند با عنوان «تجاوز به نیکا شاکرمی» ، اغتشاشات را زنده کند.
جعل این سند بهقدری عجولانه صورت گرفته بود که استانداردهای ابتدایی اسناد ارگانهای مربوطه را رعایت نکرده بود، ایراد اولیه این سند جعلی، در متن ساختگی آن بود که از فونت عربی استفاده و همچنین در تاریخ تنظیم این سند نیز بیدقتی مهمی شده بود.
در حالی که نهم دی ۱۴۰۱ مصادف با روز جمعه بود، عدالت علی در ایجاد این سند، این نکته را رعایت نکرده و تاریخ تنظیم این سند حساس را در یک روز تعطیل تنظیم کرده بود.
اسناد محرمانه انگلیسی درباره چیست؟
پس از عدم استقبال مردمی از فراخوانهای اغتشاش در سالگرد فوت مهسا امینی و بیتوجهی به این سند جعلی، خبرنگاران شبکههای فارسی زبان و اکانتهای سایبری ضدانقلاب، شش ماه بعد در اسفندماه ۱۴۰۲، دوباره این سند را بازنشر و وایرال کردند و دومین تلاش براندازان در داستانسرایی درباره نیکا شاکرمی بیثمر ماند.
طی این سالها گروههای هکری همچون عدالت علی و گروههای وابسته به منافقین چندین بار درباره موضوعات مختلف، داستانهای ساختگی متعددی طراحی کرده و خودسرانه در قالب اسناد جعلی «محرمانه» و «اختصاصی» تنظیم کردهاند.
در بسیاری از این اسناد، گافهای مبتدی متعددی مشاهده شده است. در برخی از آنها، سربرگ سند جعل شده، به وزارت اطلاعات نسبت داده شده است؛ اما به اشتباه امضای فرماندهان سپاه را پای آن درج کردند.
نکته مهم درباره این اسناد این است که طبق استانداردهای دستورالعمل تنظیم این قبیل اسناد، باید برای اسناد طبقهبندی شده، مهر طبقهبندی درج شده باشد. همچنین اسناد خیلی محرمانه نیز باید در گاوصندوق نگهداری شود و نه در سیستمهای متصل به فضای سایبری و یا اینترنتی؛ به همین خاطر اسناد شاید درز پیدا کند اما هک نخواهند شد.
اکنون با گذشت دو ماه، بار دیگر داستانی جدید درباره نیکا شاکرمی طراحی شده و این بار توسط سرویس جهانی بیبیسی در رسانهها منتشر شده است. نکته جالب گزارش بیبیسی آن است که اسناد جعلی و ادعاهای قبلی گروهک هکری عدالت علی را رد میکند و خود از نو روایتی جدید ارائه میدهد!
سرویس جهانی بیبیسی مدعی شده اسناد جدیدی از نیکا شاکرمی به دست آورده و نسبت به گروه عدالت علی فراتر گذاشته و حتی مکالمات مامورانی که شاکرمی را بازداشت کردند را در یک سند جعلی، طراحی و تبدیل به مستند کرده است. در این اسناد جدید بی بی سی فارسی با ادعا و بهانه عدم شناسایی شدن منبع اطلاعاتی مورد ادعای این شبکه، به شکل ناشیانه ای بازسازی کرده است که مشخص است منبع ادعایی حتی آشنایی اولیه با رویه مکاتبات اداری نهادهای انتظامی و امنیتی را ندارد.
در سندهای ادعایی بیبیسی، شماره پرونده سند بهطور ناشیانه حذف شده است که احتمالا به دلیل برداشت مبتدیانه سربرگ از جستجوی ساده اینترنتی است. همچنین فونت عبارت «خیلی محرمانه» که در نقطهچین درج شده، بهصورت دستی تغییر پیدا کرده و با فونت کلمات روبهرو تفاوت دارد. تصویر اول مربوط به اسنادی است که طبق روال عادی، شماره پرونده آن درج شده است؛ اما در تصویر دوم که بیبیسی منتشر کرده، این بخش حذف شده است.
بیبیسی در این گزارش ریز مکالمات مأموران را هم ساخته است و نکته جالبتر آنکه برای اطمینان از درستی آن، مدعی شده از یک افسر سابق به اصطلاح اطلاعاتی ایرانی صحتسنجی کرده است. در این صحتسنجی نیز افسر مورد ادعای بیبیسی برای صحت این ماجرا اطمینان کامل نمیدهد! بااینحال بیبیسی که خود علناً اعلام میکند که نمیتواند بهطور صددرصدی این روایت را تایید کند، اما گزارش را در سطح بینالمللی و در سرویس جهانی این شبکه منتشر کرده و حتی فعل و انفعالات ماموران را تصویرسازی کرده است!
ایراد دیگر این ادعای کذب، روایتسازی درباره «بازداشت اول و فرار نیکا شاکرمی از دست ماموران» است. در این سند پر اشکال که حتی بی بی سی هم حاضر نیست آن را قاطعانه تایید کند، گفته شده نیکا شاکرمی حدود ساعت ۱۹:۳۰ در شُرف بازداشت بوده که موفق میشود از دست ماموران بگریزد. در تشریح گزارش بیبیسی به استناد این سند آمده که در همین بازه زمانی بوده که با دوستانش تماس گرفته و اطلاع داده که تحت تعقیب ماموران است. در ادامه این روایت جعلی آمده نهایتا نیکا شاکرمی حدود ساعت ۲۰:۱۵ بازداشت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که دیگر «امکان تماس نداشته و نهایتا به قتل میرسد».
اما این درحالی است که مادر نیکا شاکرمی در مصاحبه با رادیوفردا، رسانه وابسته به سازمان سیا، در سال ۱۴۰۱ گفته بود نیکا حدود ساعت ۲۳:۳۰ با او تماس گرفته و صدای داد و فریاد او و دوستانش در حال فرار را شنیده و این آخرین مکالمه صوتی او با دخترش بوده است!
همچنین در تصاویری که با دستور قضائی از موبایل نیکا شاکرمی پس از مرگش استخراج شده مشخص میشود که مرحوم نیکا شاکرمی در ساعت ۴:۵۷ بامداد ۳۰ شهریور پیامکی با عنوان «تقصیر هیچکس نبود» خطاب به مادرش ارسال کرده است. بعدها پیامهای دیگری از صفحه اینستاگرامی نیکا شاکرمی استخراج شد که نشان میداد او پیش از این قضایا، از یک فروشنده اینترنتی درخواست خرید قرص برنج کرده است.
نکته قابل توجه دیگر این است که بیبیسی به دروغ، ضابط این پرونده را اطلاعات سپاه معرفی کرده و این داستان هالیوودی را بر گردن این سازمان انداخته است.
همچنین در نتیجهگیری این گزارش آمده که جسد نیکا توسط ماموران امنیتی، پس از تعدی در خیابان رها شده است! اما در تصاویر منتشر شده از محل فوت نیکا شاکرمی نشان میدهد که و از ساختمان به پایین پرتاب شده و در حیاط یک ساختمان سقوط کرده است. همچنین هیچ ردی از کشاندن جسد او و انتقالش به این محل وجود ندارد! همچنین در این تصویر بر خلاف ادعای بیبیسی، اثری از ضربات متعدد باتوم به نقاط مختلف بدن او نیست.
چرا کیس نیکا در سرویسهای اطلاعاتی غربی نمیسوزد؟
اینکه چرا برای اقدام رسانهای علیه ایران به سراغ نیکا شاکرمی رفتند، پاسخ جالبی دارد، ماجرای خودکشی نیکا شاکرمی در محله امیراکرم پتانسیلهای خاصی را برای روایتسازی چندباره معاندین و شبکههای ضدایرانی داشت.
اگر حوادث ۱۴۰۱ را مرور کنیم، ماجرای نیکا شاکرمی پس از دو عملیاتروانی درباره حدیث نجفی و سارینا اسماعیلزاده رخ داده بود که روایتسازی شاکرمی از دو مورد قبلی در شبکههای اجتماعی موفقتر بود. دلیل این موفقیت نیز تا حدودی وابسته به مرگ مجهول و مشکوک این دختر نوجوان بود و بخش قابل توجه دیگر آن نیز مدیون ارتباطگیری و همکاری خانواده شاکرمی با شبکههای ضدانقلاب بوده است.
خط عملیات روانی نیکا شاکرمی نیز در سال ۱۴۰۱ از طریق تماس یکی از اعضای خانواده با کانال ارتباطی خاص در برلین صورت گرفته و این خانواده را به رسانههای ضد انقلاب وصل کرده بود.
داستان سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی در سال ۱۴۰۱ یک سناریو تکراری و کپیبرداری شده از ماجرای ترانه موسوی و عاطفه امام در فتنه سال ۸۸ بود. ماجرای دو کشتهسازی سال ۸۸ نیز توسط دو روزنامهنگار در خارج از کشور صورت گرفته بود که ادعا کرده بودند که دختری با نام ترانه موسوی در اغتشاشات دستگیر شده و بدنش به آتش کشیده شده است!
البته این دو خبرنگار چندی بعد با انتشار یک بیانیه اعتراف کردند که این داستانها ساختگی بوده است. گزارش نیکا شاکرمی نیز توسط دو خبرنگار به نام آیدا میلر و برترام هیل تهیه شده که نکته قابل تامل این است که صفحه توئیتری آیدا میلر در آستانه انتشار این خبر تاسیس شده و در همین ایام فعالیت در شبکههای اجتماعی را آغاز کرده است. همچنین هیچ گزارش دیگری از این خبرنگار در گذشته و در سایت بیبیسی وجود ندارد.
با توصیف نکات فوق، بیان و درک چهار نکته درباره عملیات روانی جدید بریتانیاییها ضروری است:
۱- خبر تولیدشده توسط بیبیسی مشابه خبر ایجادشده توسط رویترز در آبان ۹۸ (روایت کذب درباره قتل سارینا اسماعیلزاده) بر پایه هر چه دروغ بزرگتر، باورپذیرتر، درست شده است.
۲- این گزارش آنقدر با عجله تنظیم شده که تهیهکنندگان فراموش کردهاند نام نیکا شاکرمی را در سربرگهای ادعایی وارد کنند و جزییات بدیهی را در روایت خود در نظر بگیرند. برخلاف ادعای بی بی سی مبنی بر تحقیقات چند ماهه، گزارش فوق بسیار عجولانه و به دلیل یک نیاز فوری در حوزه عملیات روانی ضد ایران تنظیم شده است.
۳- پس از شکست های متوالی در منطقه، دشمن دچار اختلال ادراکی شده و با داستانسرایی در حال جبران شکست سنگین است. جبران این اقدام برعهده انگلیسیها افتاده است.
4- تحریک ذهن سیال، پویا و حساس نوجوانان و جوانان کمتجربه در مدارس و نیز تعدادی عناصر فعال در دانشگاه پشت پرده اصلی تحرکاتی است که انگلیسیها مدیریت آن را برعهده گرفتهاند، در روزهای اخیر گروهک کانون صنفی معلمان و شورای غیرقانونی هماهنگی تشکلهای صنفی از آب گلآلود شده ماهیگیری کرده و با تحریک دانش آموزان سعی دارند آنها را به خیابان بکشند!