مستوران درونمایه اسلامی دارد
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۸۲۲۷۸
به گزارش قدس آنلاین، یکی از ضعفهای بزرگ فیلمها و سریالهای ایرانی در دهههای اخیر، عدم توجه به عنصر داستان است، ضعفی که بسیاری از منتقدان در طول این مدت به آن اشاره کردند، اما با این وجود باز هم در اکثر آثار به چشم میخورد.
در طول سالهای اخیر، تعداد معدودی از آثار نمایشی بودند که اتفاقا تمرکز ویژهای روی قصه داشتند و با وسواس به این بخش توجه کرده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راضیه تجار گفت: ساخت آثاری مثل «مستوران» که این روزها پخش میشود و از یک رمان {مستوارن نوشته محمد حنیف} برگرفته شده، بسیار خوب است. ما گنجینهای غنی در ادبیات کهن داریم که پر از حکمت و محتواهای جذاب است. رجوع به آنچه که داریم و نقب زدن به آن چیزی که از گذشته داشتیم و یا استفاده از آثار نویسندگان معاصر، باید بیشتر رواج پیدا کند. اینکه فقط ببینیم چکار کنیم که بیشتر به پول برسیم و توجهات را به سمت مادیات ببریم، روش اشتباهی است و نتیجه میشود شرایط امروز سینما و تلویزیون ما.
دبیر انجمن قلم ایران گفت: به نظر من اولا اینطور نیست که «مستوران» نسبت به مفاهیم اسلامی بی توجه است چرا که اشارههای مستقیم و غیر مستقیم به این مساله دارد. دوما چرا یک سازمان هنری مثل اوج، فقط باید فیلم و سریالهایی با مضامین اسلامی بسازد؟ مهمترین مسئله این است که باید در ابتدا فیلم خوب ساخت و اگر هم مضامین ایرانی و اسلامی داشته باشد که چه بهتر. اینجا کشوری است که داستانهایش الهام گرفته از مردم ِ امروز، گذشتگان و نیاکان ماست و در عین حال برای جامعهای است که یا ما در آن تنفس میکنیم یا گذشتگان ما تنفس میکردند، پس نباید پرداختن به این قصههای کهن را اینچنین نقد کرد.
او گفت: بن مایه این سریال «حکایت واره» است، حکایتهایی از دل داستانهای کهن. ساخت این مدل آثار چه ایرادی دارد؟ مگر ما میتوانیم گلستان سعدی را کنار بگذاریم و بگوییم نخوانید؟ یا رویکردی به آن نداشته باشید؟ همان حکایتهای قدیمی ایرانی ویژگیهای خاص اخلاقی دارند که اکثراً برگرفته از احکام اسلامی و آموزههای دینی ما هم هست و چیزی جدای از آنها نیست.
به گفته تجار، اکثر کسانی که در حوزه فیلمسازی فعال هستند، (به طور خاص کارگردان و تهیهکننده) کمترین هزینه را به نسبت تمام خرجهای یک اثر نمایشی برای فیلمنامه در نظر میگیرند. در این میان برخی خودشان نویسنده هستند که در آثار آنها نیز ضعفهای زیادی مشهود است؛ چون یک کارگردان باید به صورت تخصصی به داستان نویسی نگاه کند و در غیر این صورت نتیجه کاری که انجام میدهد، مثبت نخواهد بود.
این نویسنده میگوید: برخی دیگر هم فیلمنامهنویس دارند که آنها هم با اصول داستاننویسی آشنا نیستند. هر فیلمنامهای قصهای دارد که باید چفت و بست، استحکام، شروع، میانه و پایان داشته باشد. ولی متاسفانه میبینیم که در آثار نمایشی ما از موسیقی، تصاویر خاص، فیلمبرداری خوب یا متوسط و امکانهای دیگر استفاده میشود. آنها با چنین تمهیداتی قصه اصلی را فدا میکنند و این مسئله باعث میشود به محور اصلی یا ستون فقرات کار که همان قصه است توجه نشود.
او گفت: فیلمسازان ما باید سوادشان را در این حوزه بالا ببرند و با کسانی که فیلمنامهنویس و داستاننویسان خوب هستند در ارتباط باشند. در کنار این، ما آثار بسیار خوبی در حوزه ادبیات داریم، مثل رمان یا داستان کوتاه که انسجام خوبی دارند. فیلمسازان اگر با نویسندگان این آثار تعاملی داشته باشند، اوضاع تغییر میکند، همانطور که مسئله اقتباس در سینمای جهان رواج دارد. تجربه ثابت کرده بسیاری از آثار خوبی که در ادبیات منتشر شده و امتحان خود را پس داده میتواند دستمایه یک اثر نمایشی خوب باشد.
تجار گفت: ما از گذشته گنجینههایی داریم که باید از آنها استفاده کنیم. متاسفانه فیلمنامهنویسان امروزی نمیخواهند چنین سبکی را قبول کنند و تعاملی با نویسندگان ادبیات داستانی داشته باشند. ما در حال حاضر رمانها و داستانهای کوتاه زیادی در ژانرهای مختلف داریم، ولی پل ارتباطی بین نویسندگان آنها و فیلمنامهنویسان نیست. زمانی در دهه هشتاد، افرادی در سیما فیلم حضور پیدا کردند تا با نویسندگان ارتباط برقرار کنند و با تعدادی از نویسندگان وارد صحبت شدند و کارهایی که پسندیدند را گرفتند و یک بانک اطلاعاتی هم راهاندازی شد، ولی این طرح هم خروجی نداشت.
به گفته این پژوهشگر، این ارتباط باید مستمر باشد. حتی خاطرم هست که در دورهای بنیاد فارابی نشستهایی برگزار کرد و نویسندگان و سینماگران در آن جلسات حضور داشتند، ولی این جلسات هم مقطعی بود و امروز میتوانیم نتیجه این بیتوجهیها را در شرایط اکران سینمای ایران در این روزها ببینیم. ما در دهههای شصت و هفتاد آثار فراوانی داشتیم که قصههای مستحکمی داشت، اما امروز فیلمها و سریالهای ما تبدیل شده به درصدی از آثار طنز که درونمایه آن پایینتر از فکاهی است. مقداری لودگی به آن اضافه میکنند، یا برخی با استفاده از هیجانات کاذب یا بازیگران شناخته شده کارشان را جلو میبرند و این شده که نتیجه کارها شبیه «شتر، گاو، پلنگ» میشود!
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سریال مستوران سازمان اوج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۸۲۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سریال قطب شمال اقتباسی از رمان کنت مونت کریستو یا نسخه ایرانی یک سریال ترکی؟
آفتابنیوز :
محمودییکتا پیش از این نوشتن فیلمنامه سریالهای «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» را به عهده داشته و قطب شمال اولین ساخته اوست. داستان سریال به شکل خلاصه در باره همایون و ارغوان است که در آستانه ازدواج هستند. اما دوست همایون به نام سامان به دلیل علاقه خود به ارغوان برای رقیب عشقی خود پاپوش درست میکند و او را به زندان میاندازد تا بتواند با ارغوان ازدواج کند. اما همایون پس از آزادی از زندان و با چهرهای تغییریافته سراغ دشمنان خود میرود تا انتقام بگیرد.
این داستان چندخطی در باره عشق و خیانت و انتقام را در بسیاری از سریالها و فیلمها میتوان سراغ گرفت. در تیتراژ همین سریال هم داستان آن برگرفته از رمان کنت مونت کریستو از الکساندر دوما معرفی شده است، اما واقعیت این است که برای تماشاگر ایرانی و احتمالا برای سازندگان سریال، این داستان بیشتر از این که اقتباسی از کنت مونت کریستو باشد، کپی از سریال ترکی ازل است که در اوایل دهه نود، بینندگان فراوانی داشت. ازل هم البته به گواه سازندگانش برداشتی از رمان الکساندر دوما بود و داستان مرد جوانی را روایت میکرد که بعد از یک دزدی منتهی به قتل همراه دوستانش به زندان میافتد و دوستانش قتل را به گردن او میاندازند. حتی یکی از آنها با دختر محبوب او ازدواج میکند. او در زندان دچار سانحه میشود و صورتش را از دست میدهد، اما بعد از آزادی و پس از عمل صورت، با تغییر چهرهای که پیدا کرده، در صدد انتقام برمیآید.
سریال ازل، از اولین تجربههای برخورد تماشاگر ایرانی با سریالهای ترکی بود و در آن زمان طرفداران زیادی داشت و ماجراهایش با علاقه و کنجکاوی زیاد دنبال میشد. ضمن این که از نظر ساختاری هم در زمان خودش سریال موفقی محسوب میشد؛ بنابراین همیشه گزینه خوبی برای ساخت یک سریال ایرانی بر اساس آن به حساب میآمد. حالا آنطور که از قسمت اول قطب شمال برمیآید، این سریال هم در واقع نسخه ایرانی سریال ترکی ازل است که حالا باید دید چقدر مورد توجه تماشاگر قرار میگیرد. سریال برای قسمت اول نقدهای مثبت و منفی گرفته که البته نکته مشترک همه آنها همین اشاره به کپیبرداری از سریال ازل است. بعضی نقدها پرداخت داستان را ناموفق دانسته اند و بعضی دیگر فرزاد فرزین را به دلیل شباهت به بهادر زمانی که این شخصیت را پیش از عمل صورت بازی میکند، انتخاب درستی برای این نقش دانستهاند. به هر حال قسمتهای بعد مشخص خواهد کرد که این سریال فقط یک کپی از سریالی پربیننده است یا شکست خواهد خورد.
منبع: همشهری آنلاین